واژه «رند» را هيچ زباني تاب ترجمه ندارد. يك تعريف «رند» ، ترك تعلقات و رسيدن به آزادي محض و رها شدن از هر دو عالم است.
اصول رندي را مي شود در آثار جاوداني برخي علما ، فلاسفه ، حكما و رفتار عملي آنها رصد كرد آن‌هم در رهايي از تعلقات و نگاه تحقيرآميز به داشته‌هاي مادي حتي معنوي!
رند كسي است كه جز خدا نبيند، از غيرخدا آزاد باشد و از طريق شريعت و طريقت به حقيقت رسيده باشد. پاكباز ، بي‌نياز ، بي‌حرص، دور از ريا و تظاهر!
حافظ در یک نظام معنايي، خود را «رند» مي‌داند و مي‌گويد: «مرا روز ازل كاري به جز رندي نفرمودند.»


او در مقام و مرتبت رندي مي‌گويد:
زمانه افسر رندي نداد جز به كسي 
كه سرفرازي عالم در اين كُله دانست
فرصت شمر طريقه رندي كه اين نشان
چون راه گنج بر همه كس آشكار نيست
رند واقعي جان خودآگاه و جهان‌آگاه و حق‌آگاه دارد.
يك تعريف ديگري از «رند» وجود دارد كه فرد تصويري از «نيست‌انگاري»، «فاشيست» و «آنارشيست» از خود نشان مي‌دهد.
رند به قرائت ديگر يعني زيرك، زرنگ، حيله‌گر، بي‌قيد، لاابالي، بي‌سروپا ، دزد شب‌رو، فرصت‌طلب به قول سعدي ؛ هرزه‌گرد، غافل، حرام‌خور و ياوه‌گو يا به روايت خيام ؛
رندي ديدم نشسته بر خنگ زمين
نه كفر، نه اسلام، نه دنيا و نه دين
نه حق، نه حقيقت ، نه شريعت نه يقين
اندر دو جهان كه را بود زهره اين!
***
ما در انقلاب گرفتار جماعتي در داخل و خارج كشور هستيم كه جزء اصحاب «رند» از جنس دوم هستند.
انقلاب و نهضت‌هاي يكصد سال اخير در ايران صحنه درگيري و مقابله اين دو جماعت رند بودند. در مشروطه و نهضت ملي مشتي رند وارد نهضت شدند، با زيركي ، زرنگي و فرصت‌طلبي انقلاب را به بيراهه بردند و سران مشروطه را به دار كشيدند و ترور كردند و رهبران نهضت ملي را خانه‌نشين كردند.
اما در انقلاب اسلامي به يمن هوشمندي امامين انقلاب و خيل جواناني كه با ترك تعلقات با جان خود در نهضت اسلامي امام خميني حضور يافتند و ملت را با صبر و صبوري و بصيرت و ‌آگاهي از گردنه‌هاي سخت و نرمي كه دشمن تدارك ديده بود عبور دادند.
انقلاب اسلامي گرفتار يك نبرد ديپلماتيك طي 20 سال گذشته با افرادي «رند» در خارج و «رند» سياسي در داخل است. داخلي‌ها گاهي پاس مي‌دهند و دشمن خارجي در زمين انقلاب «آبشار» شرارت مي‌كوبد و گاهي خارجي‌ها پاس مي‌دهند داخلي‌ها در زمين جمهوريت آبشار مي‌زنند!
زيركي، زرنگي، حيله‌گري، بي‌قيدي، بدعهدي ، فرصت‌طلبي و ياوه‌گويي از رفتار دشمن مي‌بارد.انقلاب در هماوردي با آنها ، گاهی بيراهه‌روي كرده است و آنها از غفلت انقلابيون استفاده كرده‌اند. 
آدم‌هايي كه رفتند با اينها مذاكره كردند از اصول رندي در سياست نه از جنس اول بودند و نه از جنس دوم خبر داشتند لذا از زمان آقاي هاشمي رفسنجاني كه موضوع آزادي گروگان‌هاي آمريكايي در لبنان بود تاكنون طرف آمريكايي با فريب و بدعهدي و زرنگي در اين حوزه ظاهر شد و ما نمي‌خواهيم بپذيريم كه با چه افراد رندي در آن طرف ميز مذاكرات روبه‌رو هستيم.
كافي است ما در مذاكرات افرادي را بفرستيم كه از اصول رندي درك درستي از تعلقات و رها شدن و فهم آزادي محض داشته باشند. آن‌وقت خواهيم ديد مذاكرات شكل درست خود را پيدا مي‌كند و مثل صلح حديبيه منشأ تحولات و پيروزي‌هاي شگرفي خواهيم شد.
آقاي روحاني رئيس دولت يازدهم و دوازدهم روز عيد غدير در ديدار وزرا و معاونين و استانداران كابينه‌اش در حالي كه آقاي همتي نامزد اصلاح‌طلبان در كنار او نشسته بود، گفته است : «اگر گرفتار مصوبه هسته‌اي مجلس نمي‌شديم ،تحريم‌ها را اسفند 99 پايان مي‌داديم» مصوبه هسته‌اي مجلس سه كلمه بيش نبود1- تحريم‌ها به طور كلي لغو شود 2- راستي‌آزمايي شود 3- آمريكا تضمين بدهد زير تعهدات و پيمان خود نزند. آقاي روحاني مي‌گويد اگر اين مصوبه نبود ما تحريم‌ها را سال 99 پايان مي‌داديم .
اولا شما 8 سال فرصت داشتيد تحريم‌ها را پايان بدهيد آن‌وقت مصوبه هسته‌اي مجلس نبود!
ثانيا : اين چه جور پايان دادن به تحريم‌هاست كه نه راستي‌آزمايي نياز است نه تضمين! 
ثالثا: شما با غرب توافق كرديد، برجام سند آن است تعهدات را نقد و يك طرفه عمل كرديد اما نه‌تنها تحريم‌ها را لغو نكرديد بلكه دو برابر كرديد!
اولين اصل رندي در سياست؛ صدق است؛ متأسفانه در رفتار و گفتار برخي اصحاب دولت پيشين ديده نمي شود.
دومين اصل رندي در سياست؛ حريت و شجاعت است كه قبول كند با اشتباه محض خسارت محض به كشور و ملت زده و در پيشگاه خداوند از مردم عذرخواهي كند.
سومين اصل رندي در سياست آن است ؛ طرف ظالم؛ بدعهد و حيله‌گر و ... را به مردم معرفي كند نه اينكه جاي جلاد و شهيد را عوض كند.

چهارمين اصل رندي در سياست هوشياري و هوشمندي است . آقاي روحاني براساس چه تجربه‌اي مي‌گويد؛ ما سال 99 تحريم‌ها را لغو مي‌كرديم؟!
***
امامين انقلاب در شناخت دشمن اصلي و مقابله با آن ، راه درستي را پيمودند و همواره در مواجهه با آمريكا اصول رندي در سياست را بازگو كردند. اما فرماندهان ميدان ديپلماسي كمتر به آن توجه كردند و از همان نقطه ضربه خوردند . اگر به شروط رهبري در مذاكرات هسته‌اي توجه مي‌شد ما به اين نقطه كور ديپلماتيك نمي‌رسيديم. اگر به شروط مجلس به نمايندگي از ملت بزرگ اعلام شده و به دقت‌هاي رهبري در اجراي اين شروط توجه مي‌شد ما از يك سوراخ هزار بار گزيده نمی‌شدیم.
سير تحولات منطقه و جهان به‌ويژه پس از جنگ اوكراين و نيز تقويت روزافزون جبهه مقاومت در منطقه و اوضاع بي‌ريخت اروپا و آمريكا و نيز ديپلماسي فعال و موفق دولت رئيسي به ما مي‌گويد؛ زنجيره تحريم‌ها پوسيده است. اراده پولادين ملت در خنثي‌كردن تحريم‌ها به ما مي‌‌گويد ؛ فقط به خدا اعتماد كنيم خداوند بركات خود را از زمين و آسمان بر اين كشور سرازير مي‌كند . كركره مذاكرات را هيچ وقت پايين نكشيديم و نخواهيم كشيد كافي است به اصول «رندي» در سياست توجه كنيم تا نتيجه بگيريم.
وضعيت بايدن در آمريكا و سياست‌هاي كاخ سفيد در غرب آسيا آچمز است. سفر او به منطقه هيچ نتيجه‌اي براي او و شركاي آنها در منطقه نداشت. قدرت ايران در منطقه نقد است و قدرت آمريكا نسيه است. آمريكا و شركاي منطقه‌اي آنها خوب مي دانند ايران در شعاع 3 هزار كيلومتري از خاك خود قادر است هر تهديدي را در نطفه خفه كند .قدرت نرم ايران در منطقه و جبهه مقاومت نيز يك واقعيت انكارناپذير است آنها به زودي در مقابل اين قدرت زانو خواهند زد.