به گزارش الف؛ پایگاه خبری "گلوبال تایمز" در گزارشی ضمن اشاره به اوج گیری چالش ها و تضادهای درونی در چهارچوب دموکراسی آمریکایی و به طور خاص ایجاد این ادراک(به نحوی گسترده) در میان افکار عمومی آمریکا(با استناد به آمارهای نظرسنجی های مختلف که در خاک آمریکا انجام می شوند) مبنی بر اینکه این کشور به زودی باید شاهد بروز اختلافات و خشونت های جدی باشد، وضعیت کنونی این کشور را بیش از همه در بن بستِ سیاسی و اجتماعی ارزیابی و تحلیل می کند. 

مساله ای که از همین حالا به نحوی جدی زنگ های خطر و هشدار را در واشینگتن به صدا درآورده است. با این همه، گلوبال تایمز معتقد است که در بحبوحه این بحران ها، احزاب اصلی آمریکایی یعنی دموکرات ها و جمهوری‌خواهان، صرفا به حفظ قدرت خود و رقابت با حریفشان فکر می کنند که همین موضوع خود محرک تنش ها و درگیری های بیشتر در داخل خاک این کشور می شود.  

پایگاه خبری "گلوبال تایمز" در این رابطه می نویسد: «سخت است باور کنیم که 30 سال پس از طرح ایده "فرانسیس فوکویاما" دانشمند شناخته شده حوزه علوم سیاسی در آمریکا با عنوانِ "پایان تاریخ"(ایده ای که پس از فروپاشی شوروی مطرح شد و به معنای پیروزی دموکراسی و ارزش های لیبرال غربی بر تمامی دیگر ایدئولوژی های سیاسی جهان بود)، اکنون 67 درصد از آمریکایی ها به نحو بدبینانه ای بر این باورند که دموکراسی در کشورشان تا حد زیادی در آستانه سقوط و فروپاشی است. این داده ها بر اساس یافته های یک نظرسنجی که توسط دانشگاه کوینیپیاکِ آمریکا انجام شده، ارائه شده اند. 

در این راستا، جریان های رسانه ای در آمریکا، با هر سوگیری نسبت به داده هایی از این قبیل هشدار می دهند. "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا نیز اخیرا، به صراحت در این رابطه گفته است: "تهدید علیه دموکراسیِ آمریکایی کاملا جدی و واقعی است". در این چهارچوب، نخبگان سیاسی آمریکایی نیز کاملا نسبت به تبعات این بحران جدید واقف هستند. بحرانی که می تواند آمریکا را به ایالات "نامتحده" آمریکا تبدیل کند. جالب این است که اخیرا تیتر یکِ نشریه شناخته شده "اکونومیست" نیز همین عنوان بوده و نسبت به آن هشدارهای جدی داده شده است. 

در این رابطه در مدت اخیر به طور خاص یورش نیروهای اف بی آی به اقامتگاه ترامپ در کالیفرنیای آمریکا جهت کشف اسناد فوق محرمانه از منزل رئیس جمهور سابق آمریکا، یکی از سوژه هایی بود که به شدت مورد توجه قرار گرفت و نمود عینی از شکاف ها و اختلافات میان دموکرات ها و جمهوری‌خواهان را نیز به نمایش گذاشت. در شرایط فعلی، شدت و گستردگی اختلافات داخلی در آمریکا به قدری افزایش یافته که نمونه آن را پیش از این کمتر در این کشور دیده ایم. 

بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا به صراحت پس از حضور در کاخ سفید، جنگ خود علیه شعارهای رئیس جمهور سابق آمریکا، دونالد ترامپ را اعلام کرد و حتی در جریان یک سخنرانی، شعارهای دولت وی را "شبه‌فاشیستی" و به مثابه طرح گزاره هایی که دشمن کلیتِ آمریکا هستند، ارزیابی و توصیف کرد. در نقطه مقابل، ترامپ نیز بایدن را متهم کرد که با مواضع خود علیه وی، عملا به 75 میلیون شهروند آمریکایی که پیشتر به ترامپ رای داده اند، توهین می کند. 

با این همه، آنچه که وضعیت آمریکا را در مدت اخیر بیش از همه بحرانی تر کرده، این نکته بوده که برخلاف هنجارهای سیاسی رایج، نهادهای دولت فدرال در آمریکا نیز عملا درگیرِ رقابت های حزبی در این کشور شده اند و در خدمت منافع آن ها قرار گرفته اند. در این راستا، هم دموکرات ها و هم جمهوری خواهان، وزارت دادگستری آمریکا را متهم کرده اند که در راستای منافع مخالفانشان کنشگری می کند. دموکرات ها استدلال می کنند که ترامپ باید خیلی زود محاکمه شود و کلیه امکانات محتمل جهت حضور مجدد او در جریان روندهای انتخاباتی آمریکا نیز منتفی شود. در نقطه مقابل، جمهوری خواهان نیز دموکرات ها را متهم می کنند که در آستانه انتخابات میان دوره ای آمریکا و به دلیل موقعیت ضعیف خود، در حال پرونده سازی علیه ترامپ هستند و به دنبال آن هستند تا موقعیت انتخاباتی خود را تقویت و از وقوع یک شکست سنگین علیه خود جلوگیری کنند. 

در این میان، اف بی آی نیز دیگر نهاد مهم حکمروایی آمریکایی است که انتقاداتی جدی علیه آن مطرح می‌شود. در واقع حملات زیادی علیه این نهاد آمریکایی مطرح می شود که مثلا در حال کنشگری در راستای منافع دموکرات ها است. در این چهارچوب به تازگی شاهد آن بوده ایم که "مارک زاکربرگ" بنیان‌گذار فیس بوک در یک موضع گیری فاش ساخته که این شبکه اجتماعی از جانب اف بی ای، هشداری مبنی بر این دریافت کرده که باید هر چه سریع تر جنجال افشای محتویات لب تاب شخصی پسر رئیس جمهور فعلی آمریکا یعنی "هانتر بایدن" را در فیس بوک، سانسور و محدود کند(به طور خاص در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا). 

در این فضا، شمار قابل توجهی از آمریکایی ها دریافته اند که فرایندهای قانونی و برقراریِ عدالت در کشورشان بی معناست و این بازیِ سیاست و معادلات سیاسی است که به مسائل مذکور شکل می دهد. در این چهارچوب، ایجاد این سرخوردگی در جامعه آمریکا، توسط برخی قانونگذاران آمریکایی جهت تحریک خشونت مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عنوان مثال "لوئیس میگوئل" کاندیدای جمهوری‌خواهان برای فلوریدا در جریان انتخابات مجلس نمایندگان آمریکا، رای دهندگان آمریکایی را در شبکه های اجتماعی تشویق کرده تا به اف بی آی، آژانس درآمدهای داخلی آمریکا، و اداره الکل، تنباکو، سلاح گرم و مواد منفجره و دیگر نهادهای دولتی این کشور، تا جای ممکن حمله کنند. 

"لیندسی گراهام" سناتور جمهوری‌خواه نیز مدعی شده که اگر بنا باشد ترامپ محاکمه شود، انتظار شورش های خیابانی گسترده ای را در آمریکا دارد. تمامی این مسائل موجب شده اند تا جدای از جنگ لفظی، شاهد وقوع اقدامات خطرناکی نیز در آمریکا باشیم. مثلا در ماه آگوست یک فرد مسلح پس از آن که سعی داشت وارد یک دفتر اف بی آی شود و اقدام به خشونت کند، هدفِ تیراندازی قرار گرفت. البته که آمریکا در مدت اخیر هدف حملات سایبری گسترده ای نیز قرار گرفته است. مساله ای که عملا مقام های مسوول آمریکایی را به فکر بازنگری در سازوکارهای امنیت سایبری این کشور انداخته است. 

بر اساس یافته های یک نظرسنجی که به تازگی در آمریکا انجام شده، 20.5 درصد از آمریکایی ها موافقت داشته اند که خشونت سیاسی در برخی مواقع و موقعیت ها، از مشروعیت برخوردار است. 18.7 درصد نیز قویا اعتقاد داشته اند که استفاده از زور برای حراست از آنچه دموکراسی آمریکایی خوانده می شود، در شرایطی که رهبران این کشور به وظایف خود در حوزه مذکور عمل نمی کنند، کاملا ضروری است. 

در این فضا حتی نگرانی های جدی در مورد احتمال وقوع یک جنگ داخلی در آمریکا نیز مطرح می شود. در این راستا بر اساس یافته های یک نظرسنجی که توسط موسسه YouGov  انجام شده، 43 درصد از آمریکایی ها فکر می کنند که به احتمال فراوان کشورشان در ده سال آینده با یک جنگ داخلی رو به رو خواهد شد. مساله ای که در نوع خود کاملا برای جامعه آمریکا هشدار آمیز است. 

تاریخ دانان، وضعیت موجودِ کنونی را در آمریکا با دوره های قبل از وقوع عصر جنگ داخلی در این کشور و یا دوره قبل از جنگ جهانی دوم و ظهور فاشیسم مقایسه می کنند. آن ها پیش بینی می کنند که آمریکا احتمالا گرفتارِ یک نسخه قرن بیست و یکمی از "شورش" خواهد شد که از تاکتیک های غیرمتعارف، تروریسم داخلی و جنگ چریکی برخوردار خواهد بود. 

در این میان نظرسنجی ها نشان می دهند که آمریکایی ها، کورسویی از امید را نیز پیش چشمان خود نمی‌بینند. بر اساس آمارها، 63 درصد از آن ها انتظار دارند که شکاف های سیاسی در کشورشان عمیق تر شوند. 62 درصد نیز این پیش بینی را دارند که روند خشونت سیاسی در کشورشان احتمالا در سال های آتی وضعیت به مراتب بدتری را پیدا خواهد کرد. 

در این راستا، هر دو حزب اصلی آمریکا با تاکید بر اینکه دموکراسی آمریکایی در خطر است به رای دهندگان کشورشان می گویند که تنها راه حل برای این وضعیت، شکست و نابودیِ حزبِ مقابل است. وضعیتی که عملا آمریکا را در موقعیتی پیچیده و عجیب قرار است. 

برای سیاستمداران کاملا طبیعی است که وقتی ترامپ از "بازگشت به قدرت" صحبت می کند و بایدن تاکید می کند که به ادعای خود برای "روح ملت" می جنگد، انتخابات میان دوره ای کنگره را به مثابه جنگ مرگ و زندگی توصیف کنند. با این حال، در نهایت هر دو حزب کاری جز از بین بردن سرمایه اجتماعی، تشدید درگیری ها و خشونت های سیاسی و اجتماعی در آمریکا انجام نمی دهند. به طور کلی اینطور به نظر می رسد که درامِ کنونی تئاتر سیاسی آمریکا، پایانی آبرومندانه نخواهد داشت».  

لینک:

https://www.globaltimes.cn/page/202209/1276477.shtml