به گزارش الف "یوشکا فیشر" در تاریخ 12 آوریل سال 1948 در شهر "گرابرون" واقع در ایالت بادن-وورتمبرگ آلمان متولد شد. شغل پدر یوشکا فیشر قصابی بود و وی فرزند سوم خانواده محسوب می شود. خانواده یوشکا فیشر پیشتر در مجارستان زندگی می کردند با این حال پس از اشغال این کشور در سال 1946 توسط اتحاد جماهیر شوروی و آزار و اذیت اقوام آلمانیِ حاضر در این کشور، آن ها مجبور شدند تا مجارستان را ترک و به کشور خود بازگردند. نام یوشکا فیشر(یوشکا) نیز ریشه هایی در زبان مجارستانی دارد. یوشکا فیشر در سال 1965 دبیرستان و تحصیلات دبیرستانی را رها کرد و شروع به شاگردی در یک مغازه عکاسی کرد. البته که وی اینکار را نیز در سال 1966 کنار گذاشت. یوشکا فیشر هیچگاه سابقه حضور در دانشگاه و یا یک کالج را نداشته است. وی همچنین از انجام خدمت سربازی نیز به دلیل ضعفِ شدید بینایی خود معاف شده است. 

یوشکا فیشر در فاصله سال های 1998 تا 2005 در مقام وزیر خارجه آلمان و معاون صدراعظم این کشور در دولت "گرهارد شرودر" فعال بوده است. یوکشا فیشر از چهره های سرشناس "حزب سبز آلمان" از دهه 1970 میلادی بوده که البته با محبوبیت زیادی نیز بر اساس نظرسنجی های مختلف مواجه بوده است. یوشکا فیشر در بخش اعظمی از دوران حضور دولت گرهارد شرودر در قدرت، از جمله محبوب ترین سیاستمداران حاضر در دولت وی بود. "نشریه اشپیگل" در گزارشی تاکید دارد که یوشکا فیشر به قدری در دوران حضور خود در دولت آلمان محبوب بود که حتی گردهارد شرورد نیز بخشی قابل توجهی از کارزار انتخاباتی خود و حزبش را بر این اصل قرار داده بود که یوشکا فیشر و حزبِ سبزهای آلمان از وی طرفداری می کنند. در دوران وقوع "جنگ عراق"(سال 2003)، یوشکا فیشر قویا با این جنگ مخالفت کرد و با این اقدام خود تا حد زیادی محبوبیت بیشتری را به سمت خودش جلب کرد. همسر یوشکا فیشر یک فیلمساز ایرانی-آلمانی با نام "مینو براتی" است. فیشر در سال 2005 با مینو براتی ازدواج کرده و این پنجمین ازدواج وی بوده است. یوشکا فیشر از ازدواج های قبلی خود دو فرزند داشته است. اکنون نیز که وی با همسر ایرانی خود زندگی می کند، با دختر مینو براتی که نتیجه ازدواج پیشین اوست در حال زندگی کردن هستند. 

یوشکا فیشر از جمله منتقدان همیشگی روابط با روسیه بوده و از این کشور به ویژه در زمینه های حقوق بشری انتقادهای فراوانی را مطرح کرده است. در دوران فعالیت یوشکا فیشر به عنوان وزیر خارجه آلمان نیز روابط آلمان با روسیه تا حد زیادی با محوریت صدراعظم این کشور گرهارد شرورد به پیش می رفت.

یوشکا فیشر به دلیل حضور خود در کنفرانس سازمان آزادیبخش فلسطین در سال 1969 ، هدف انتقادات فراوانی قرار گرفته است. کنفرانسی که در قالب آن "یاسر عرفات" به طور خاص خواستار جنگ علیه اسرائیل تا محقق شدنِ کلیه اهداف فلسطینی ها شده بود. با این همه، ناظران و تحلیلگران تا حد زیادی یوشکا فیشر وزیر خارجه سابق و گردهارد شرودر صدراعظم سابق آلمان را حامی اسرائیل می دانند. 

یوشکا فیشر از جمله میانجی گران اصلی در ترتیب دادن ملاقات میان یاسر عرفات و شیمون پرز وزیر خارجه وقت رژیم اسرائیل در دوران حضورش در قدرت بوده است. یوشکا فیشر در جریان مراسم خاکسپاری یاسر عرفات در سال 2004، نماینده دوت آلمان بود. 

در سال 1999، یوشکا فیشر قویا از حضور دولت آلمان در جریان "جنگ کوزوو" حمایت کرد. این رویکرد یوشکا فیشر به ویژه به این دلیل که سبزهای آلمانی به طور سنتی صلح طلب بوده اند، موجب ایجاد جنجال های قابل توجهی شد. فیشر حضور نظامی آلمان در جنگ مذکور را با این استدلال که صرب ها به دنبال قتل عامِ آلبانیایی های کوزوو هستند، توجیه می کرد. فیشر همچنین حامی حضور نظامی آلمان در افغانستان بود اما به گرهارد شرودر قویا توصیه کرد که آلمان در جنگ عراق مشارکت نکند.

یوشکا فیشر به طور خاص در جریان "کنفرانس امنیتی مونیخ" در سال 2003 میلادی، قویا با ادعاهای وزیر خارجه وقت آمریکا(دونالد رامسفلد) مبنی بر اینکه رژیم بعث عراق سلاح های کشتار جمعی در اختیار دارد مخالفت کرد. "نشریه فوکوس" آلمان در سال 1392 خبر از سفر محرمانه یوشکا فیشر به ایران و رایزنی های وی با مقام های ایرانی داد. مساله ای که البته از سوی دولت آلمان نیز تایید شد. با این حال، ظاهرا وی رایزنی هایی را در مورد توسعه روابط ایران با آلمان و همچنین مشارکت فعال ایران در روند حل بحران سوریه با مقام های ایرانی از جمله "حسین امیرعبداللهیان" معاون وزیر خارجه وقت ایران و "علاالدین بروجردی" رئیس وقت کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران انجام داده است.  فیشر پس از خروج از دولت آلمان در دانشگاه ها و مجامع علمی مختلف جهان در موضوعات گوناگون سیاست خارجی به ایرادِ سخنرانی مبادرت کرده است. 

یوشکا فیشر و مناقشه اتمی ایران
یوشکا فیشر را باید از مخالفان جدی برنامه هسته ای صلح آمیز ایران ارزیابی کرد. وی به طور خاص در جریان "مذاکرات سعدآباد" ، نقش یک پلیس بدِ تمام عیار را بازی کرد.

در بخشی از خاطرات نقل شده از روند مذاکرات سعد آباد که توسط "حسن روحانی" دبیر وقت شورای علی امنیت ملی کشورمان و مذاکره کننده ارشد ایران در مذاکرات مذکور مورد اشاره قرار گرفته آمده که پس از آنکه مذاکرات وزرای خارجه انگلستان، فرانسه و آلمان در مورد بحث تعلیق غنی سازی اورانیوم ایران از سوی تهران و تفاسیری که از این تعلیق وجود داشت به بن بست می‌خورد، یوشکا فیشر محکم به روی میز می کوبد و می گوید که بهتر است به فرودگاه برویم و به کشورهایمان بازگردیم(وی با این کار به نوعی ایران را نسبت به تبعات بد و منفی شکست خوردنِ مذاکرات سعد آباد تهدید کرده است). وزیر خارجه وقت فرانسه "دومنیک دوویلپن" نیز موضع مشابهی را اتخاذ کرده است. 

یوشکا فیشر به طور خاص تاکید دارد که در دوران حضور بوش در قدرت، آمریکا قویا سعی داشته تا به ایران حمله کند و حتی برای این مساله زمینه‌چینی نیز کرده است. فیشر به طور خاص شکست مذاکرات اتمی ایران را آغاز وقوع یک فاجعه دانسته است. فیشر از جمله افرادی بود که پیروزی "حسن روحانی" در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 را حامل فرصت های مختلفی جهت به ثمر رسیدن یک توافق اتمی با ایران ارزیابی می کرد. مساله ای که البته در سال 2015 میلادی و با انعقاد توافق "برجام" تحقق پیدا کرد.

یوشکا فیشر پس از خروج از دولت آلمان، مقالات مختلفی را با محوریت برنامه هسته ای ایران نوشته و در اغلب آن ها از انجام مذاکرات دیپلماتیک با محوریت برنامه هسته ای ایران حمایت کرده است. با این حال، وی به طور خاص در دوران حضور دولت محمود احمدی نژاد در قدرت، در مقالات مختلفی، از ماهیت تنش آمیز معادله اتمی ایران همزمان با اوج گیری قدرت منطقه ای کشورمان سخن گفته و تاکید نموده که اگر ایران بخواهد پیشرفت های بی حد و حصر هسته ای را مد نظر قرار دهد، عملا ریسک ها و خطرات زیادی را نیز علیه خود افزایش می دهد. 

بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که با توجه به حضور و نفوذِ قدرتمند لابی های اسرائیلی در صحنه سیاست آلمان و تاثیرگذاری آن ها بر سیاستمداران آلمانی، دیدگاه های فیشر نیز به نوعی تابع همین سیاست ها و رویه های اسرائیلی هاست. از این رو، یوشکا فیشر را باید فردی دانست که در دوران حضور خود در قدرت به عنوان وزیر خارجه آلمان، هیچگاه تصویر مستقل و غیرجانبدارانه ای( جدا از دیدگاه های اسرائیل و آمریکا) را در مورد معادله اتمی ایران نمایندگی نکرده است. مساله ای که عملا موجب شده تا وی با یک پوشش شیکِ دیپلماتیک، عملا همان رویکردهای تهدیدآمیز پشت پرده علیه کشورمان را در پیش گیرد.

البته که نتیجه اتخاذ این رویکرد از سوی افرادی نظیر یوشکا فیشر نیز تنها به قدرتمند تر شدنِ بیش از پیش ایران در مقایسه با دوران حضور وی در قدرت ختم شده است. مساله ای که البته در شماری از مقالات یوشکا فیشر نیز به طور مستقیم مورد اشاره قرار گرفته اند. کما اینکه وی در مقاله ای که چند سال پس از خروج خود از قدرت، آن را نوشته به صراحت می گوید که "اوج گیری قدرت ایران(چه قدرت هسته ای و چه نفوذ منطقه ای این کشور) آن هم در مدتی کوتاه، حقیقتا یک تحول خطرناک برای غرب است."