فمینیسم با اقتصادی‌کردنِ پیوند ازدواج(تأکید بر چیزهایی مانند تنصیف یا نصف‌کردن اموال، حقوقی کردن ازدواج و بنابراین، اخلاق زدایی از آن) سبب بی پناهی زن و سپس مرد است.

بدین‌سان، با ترساندن و دفع مرد از زنی معامله گر و احیانا شبیه خود یعنی زنِ شبه‌مرد و نیز در دسترس قراردادن زن و عادی کردن موقعیت او از طریق حیازدایی، زمینه های تنهایی و بی کسیِ بیشتر زن را فراهم آورده است.

قابل تأکید است که این جریان با اقتصادی کردن ازدواج و تنزل آن به قرارداد، در دام منطق سرمایه داری و بازار افتاده و دچار تناقض شده است. چراکه از طرفی، از سرمایه داری انتقاد می کند، اما خودش ازدواج را اقتصادی ساخته و در نتیجه، زن را بدل به کالا می کند!

بنابراین، فمینیسم هم با ایده‌ی «انسان اقتصادی» _ که اولین بار توسط جان استوارت میل مطرح شده_ قابل توضیح است. 

چقدر معنادار و نمادین است که استوارت میل، اولین رساله در دفاع از حقوق زن را (۱۸۶۴میلادی) نوشته است. او در همین رساله(انقیاد زنان) با تکیه بر اصل خودیاری (self-helping) از زنان به سبب ترویج خیریه انتقاد می کند. چراکه برای او اقتصاد و اخلاق فردگرایانه ی مبتنی بر سود، تعیین کننده ی همه چیز بود.