آمار کرونا در ایران/ ۳ فوتی و ۵۳۸ ابتلای جدید
 
وزارت بهداشت آخرین آمار ابتلاء، بهبودیافتگان و جان‌باختگان ناشی از بیماری کرونا در کشور را اعلام کرد.

 آمار جدید ابتلاء به ویروس کرونا در ۲۴ ساعت منتهی به ظهر امروز _شنبه نهم مهرماه_ به شرح زیر اعلام شد: در این بازه زمانی بر پایه جدیدترین نتایج آزمایش‌های کرونا در کشور ۵۳۸ نفر مبتلای جدید شناسایی شد که با احتساب این تعداد، مجموع مبتلایان به کرونا در کشور تا امروز به هفت میلیون و ۵۴۹ هزار و ۱۸۶ نفر رسیده است.

از تعداد بیماران بستری در کشور تاکنون هفت میلیون و ۳۲۵ هزار و ۹۶۲ نفر بهبودیافته و از بیمارستان ترخیص شده‌اند.

در ۲۴ ساعت گذشته سه بیمار مبتلا به کرونا جان خود را از دست دادند و با احتساب این آمار از ابتدا تاکنون ۱۴۴ هزار و ۴۲۹ نفر در کشور بر اثر بیماری کرونا جان باخته‌اند.

از شمار مبتلایان شناسایی شده، ۱۰۹ نفر بستری‌های بیمارستان به شمار می‌روند و ۱۴۸ نفر از مبتلایان کرونا در بخش مراقبت‌های ویژه بستری هستند.

آمار واکسیناسیون در ایران

بر اساس آخرین آمار وزارت بهداشت تا امروز  درمجموع حدود ۶۵ میلیون و ۸۵ هزار و ۹۰۳ نفر دوز اول واکسن کرونا را دریافت کرده‌اند.

۵۸ میلیون و ۴۸۶ هزار و ۴۲۹ نفر دوز دوم واکسن را دریافت کرده‌اند، همچنین ۳۱ میلیون و ۲۲۴ هزار و ۳۵۶ نفر نیز دوز سوم و بالاتر واکسن را دریافت کرده‌اند.

با احتساب این تعداد، مجموع دوزهای واکسن تزریق شده در کشور به شمار ۱۵۴ میلیون و ۷۹۶ هزار و ۶۸۸ مورد رسید.


***

نوبت به بمباران مقر منافقین می رسد؟‌

روزنامه ایران نوشت: اقدام سپاه پاسداران در حمله به مقر گروهک‌های تروریستی در اقلیم شمال عراق، مصداق دفاع مشروع به حساب می‌آید. گروه‌های تروریستی که مقر و پادگان‌های آموزشی آنان در اقلیم شمال عراق قرار داد همزمان با شروع اغتشاشات و آشوب‌های پراکنده در برخی نقاط کشور نیروهای خود را به سمت شهرهای مرزی گسیل و حتی به صورت مسلحانه در این اغتشاشات نقش‌آفرینی کردند... از جهت حقوق بین‌الملل وقتی به صورت واضح امنیت کشور توسط یک گروه تروریستی مورد تعرض قرار می‌گیرد و این گروه تروریستی به صورت آشکار به اقدامات خود اعتراف می‌کند، آن کشور به صورت مشروع اجازه پیدا می‌کند که مقر و اعضای آن گروه تروریستی را مورد هدف قرار دهد، دقیقاً همانند آنچه که در اقلیم شمال عراق علیه گروهک‌های تروریستی مستقر در این اقلیم یا علیه داعش در سوریه اتفاق افتاد. به بیان دیگر اقدامات تروریستی گروهک منافقین این حق را به ایران می‌دهد که جمهوری اسلامی مقر آنها را مورد هدف قرار دهد. گروهک منافقین در سال 1395 پس از مخالفت دولت و مردم عراق مجبور به ترک خاک این کشور و با برنامه‌ریزی امریکا در آلبانی مستقر شد.  در طول این سال‌ها دولت آلبانی نه تنها هیچ اقدامی در ایجاد محدودیت برای فعالیت‌های تروریستی این گروهک انجام نداده بلکه به صورت سیاسی از اقدامات تروریستی آنها حمایت کرده است. از سوی دیگر توانمندی پهپادی یا موشکی ایران صرفاً در محدوده کشورهای همسایه قرار ندارد، ‌بلکه توانمندی ایران در حوزه هوافضا بویژه در حوزه پهپادی در حدی قرار دارد که بتواند به راحتی مقر این سازمان در تیرانا را مورد هدف قرار دهد. ایران پهپادهای انتحاری و رزمی رادارگریزی در اختیار دارد که می‌تواند به مراتب بیش از مسافت ایران – آلبانی را طی کند و نقطه هدف را مورد اصابت قرار دهد.

***

انتقاد از رفتار سلبریتی‌ها در رسانه‌ها

روزنامه کیهان نوشت: متأسفانه در کشور ما شیوه سلبریتی شدن به ویژه در حوزه رسانه و ورزش بسی نگران‌کننده‌تر و رقت‌بارتر است. افراد گمنامی‌، به خاطر شباهت به یک خواننده قدیمی یا بذله‌گویی یا کمبود شخصیت‌های وزین یا کوتاهی دانشکده‌ها یا بی‌ضابطگی و فرصت‌های بی‌نظیر تبلیغی‌، در صدا و سیما و سینما سرشناس و سلبریتی می‌شوند و به جای ‌اندیشمندان و دانشمندان، مهمان همیشگی جشن‌های ملی مذهبی رسانه‌ای که قرار بود دانشگاه ملی باشد هستند و اتفاقا اول به این سازمان لگد می‌زنند...

برای وطن چنان بازیگرانه اشک در چشم می‌چرخانند که گویی مردم سفرهای مکرر خارج و دست و پازدنشان برای زایمان در خارج از کشور را ندیده‌اند. چنان ادای مصلح اجتماعی دارند و برای سفره مردم دلسوزی می‌کنند که گویی تاکنون مالیات و خمس قراردادهای افسانه‌ای و دارایی خود را پرداخت کرده‌اند. هرجا برایشان به صرفه باشد سخن می‌گویند و هرجا نباشد، به سفر می‌روند. چنان مدیریت جامعه را مسخره می‌کنند و از مدیریت بحران و احترام به زنان سخن می‌گویند که انگار مردم نمی‌دانند چند ازدواج ناموفق داشته‌اند. ساعتشان با سفارتخانه‌های دشمن تنظیم است. از دید آنها کودکان بیمار پروانه‌ای، دانشمندان ترور شده و 17 هزار شهید ترور و هواپیمای مسافربری و مدافع حرم و وطن و سلامت و آتش‌نشان و... مردم ایران نیستند...

حسین شریعتمداری در یادداشتی در روزنامه کیهان با عنوان«صورت مسئله را تغییر ندهید !» نوشت: برخی از شخصیت‌های سیاسی حمایت‌کننده از آشوبگران سابقه سیاهی در همسویی با بیگانگان و مخصوصاً آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی را در کارنامه خود دارند که دعوت از آمریکا برای تحریم ایران، اعتراض به مبارزه رزمندگان با داعش، پرونده مفتوح فساد اقتصادی، فقط اندکی از آن بسیارهاست. و در سوی دیگر برخی از به اصطلاح سلبریتی‌های حمایت‌کننده از آشوب‌ها، سوابق نفرت‌انگیزی از برپایی خانه فحشاء، قمار، تجاوز به زنان و دختران، سوءاستفاده‌های کلان مالی و... دارند که حتی اشاره‌ای گذرا به محتویات کارنامه سیاه آنها نیز شرم‌آور است. بدیهی است که اکثریت قریب به اتفاق طیف‌های یادشده از افراد مومن، متعهد، وفادار به میهن و مردم‌دوست هستند.

سؤال این است که آیا می‌توان در ضرورت محاکمه و مجازات این عده به اتهام تخریب اموال عمومی، پادویی آشکار برای بیگانگان، مشارکت در قتل شهروندان و مخصوصاً زمینه‌سازی برای اقدامات هولناکی که دشمن علیه مردم این مرز و بوم تدارک دیده  کمترین تردیدی داشت؟! حالا که بعد از ابراز انزجار توده‌های ده‌ها میلیونی مردم از این جرثومه‌های فساد و تباهی و اصرار بر مجازات و محاکمه آنها به میان آمده است و دستگاه‌های ذی‌ربط نیز بر محاکمه و مجازات آنها تاکید ورزیده‌اند، طیف یادشده به فکر تغییر صورت مسئله افتاده و اصرار دارند جنایات هولناکی را که مرتکب شده‌اند در حد و اندازه «اعتراض»‌ کاهش دهند! و اصلاً به روی نامبارک و پلید خود نیز نمی‌آورند که در کجای دنیا و از کی تا به حال، قتل مردم کوچه و بازار، آتش‌زدن اموال عمومی، بریدن گلوی مامور انتظامی، آتش‌زدن قرآن و به آتش کشیدن آمبولانس‌ها و... اعتراض تلقی می‌شود؟!

روزنامه صبح نو نیز نوشت: در روزهای تلخی که لیدرهای حرفه ای اغتشاش فضای رهاشده مجازی را در چنبره خود گرفته و جمع اندک خود را «زیادنمایی می‌کنند»، برخی از به‌اصطلاح «سلبریتی‌های» عمدتا بدون آگاهی و دانش از فضای سیاسی به دام جوسازی و حتی همراهی با ضد‌انقلاب می‌افتند. مساله‌ای که نشان می‌دهد افراد مشهور دیرزمانی است در جنگ نرم مغلوب شده و در خدمت جریانی قرار گرفته‌اند که ابایی در بیان اینکه اصل نظام را هدف گرفته‌اند، ندارند؛ بر عکس  افرادی همچون محمد اصفهانی، وحید امیری، هاتف علیمردانی و محسن کیایی بسیاری دیگر سعی به آرامش دعوت کردن مردم داشته‌اند.

هنرمندان واقعی یک جامعه در کنار نخبگان به‌دلیل میزان آگاهی، اطلاعات و سطح بالای دانشی که نسبت‌به مردم عادی جامعه دارند، می‌توانند راهنما و چشم و چراغ یک اجتماع باشند و در زمان بحران‌های اجتماعی، با هدایتگری به‌موقع و درست خود کشتی جامعه را به سرمنزل آرامش هدایت کنند.

 اما در میان همین جامعه هنرمندان، برخی هنرمندنما یا سلبریتی هستند که با حمایت‌های ظاهری و مقطعی مردم معروف و بر سر زبان‌ها افتاده‌اند و بعضا درکی از شرایط درست و واقعی جامعه ندارند؛ چنین افرادی در بزنگاه‌های حساس و موقعیت‌های بحرانی جامعه به‌جای «سکوت» که کمترین کاری است که در زمان جهل به یک موضوع می‌شود انجام داد، با موج‌سواری و شعله‌ور کردن شرایط بحرانی، عملا در زمین بازی دشمن شروع به میدان‌داری می‌کنند و هر روز جو روانی و اجتماعی جامعه را مخدوش و مشوش کرده، با رفتارها و واکنش‌های خود هیزمی بر این آتش گرگرفته می‌شوند.

در شرایطی که فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور ملتهب و عناصر ضدانقلاب درحال تهییج افکارعمومی برای ایجاد آشوب، فتنه‌انگیزی و بلوا در کشور است، چهره‌های شناخته‌شده نقش مهمی در جامعه برای آرام کردن فضای عمومی و نیز ایجاد کانال برای مطالبه‌گری از مجراهای قانونی هستند. چهره‌های مشهور در این میان نقش و مسوولیت مهمی برعهده دارند. بااین‌حال، در ایران و در جریان اتفاقات اخیر عملکرد چهره‌های مشهور نه‌تنها کمکی به کاستن از التهابات و احساسات و هدایت آن به مسیر درست و قانونی نکرده است، بلکه عملا لیدری برخی اغتشاش‌ها را که در انقلاب‌های رنگی نیز مسبوق به سابقه بوده است، تداعی می‌کند.

جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی نیز با صدور بیانیه‌ای در واکنش به اغتشاشات اخیر در کشور و سوءاستفاده برخی سلبریتی‌ها از این آشوب‌ها، ضمن تسلیت و همدردی با خانواده مرحومه مهسا امینی و مردم انقلابی سقز، نوشت: از مدت‌ها قبل با رصد نمودن تحولات عرصه‌های بین‌المللی، منطقه‌ای و داخلی مخصوصاً در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی، مواضع کلیه جریانات را مورد ارزیابی قرار داده و ارزیابی ما این است که دشمنان ملت ایران و نظام مقدس، اقداماتی در چارچوب اختلاف‌افکنی قومی و گسست در حاکمیت دنبال می‌کنند؛ ترفند جدید آنها ایجاد اختلال در نظام اجتماعی کشور با حاشیه راندن حماسه راهپیمایی باشکوه اربعین است و در این بین عواملی که همه هستی خود را از ایران اسلامی دارند به این آتش می‌دمند.

جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی همچنین خواستار برخورد قاطع با «سلبریتی‌های خودفروخته» شد و تاکید کرد: از رؤسای محترم سه قوه به ویژه قوه قضائیه خواستار برخورد شدید با سلبریتی‌ها و مدیران و تحت امر در آوردن و صیانت از دیتابیس (Database) تمام ایرانیانی است که در اختیار این شرکت‌ها می‌باشد. همچنین پیشنهاد می‌شود به جهت کنترل بیشتر و جلوگیری از حوادث احتمالی به جای واگذاری سهام آن‌ها به شرکت‌های خارجی، بخش زیادی از سهام آن‌ها را شرکت‌های دولتی یا تحت نظر حاکمیت در اختیار گیرند.

***

برگزاری اعتراضات دانشجویی در برخی دانشگاه‌ها

فارس نوشت: با شروع رسمی کلاسهای آموزشی و همزمان با بازگشایی دانشگاه‌ها، صبح امروز برخی دانشگاهها شاهد اعتراضات دانشجویی بود.

دانشجویان شعارهای سیاسی و فرهنگی سر می‌دادند اما بر خلاف اغتشاشات میدانی، خبری از آشوب گری و آتش زدن اموال عمومی نیست. دانشجویان نسبت به عملکرد پلیس و برخوردهای صورت گرفته معترضند و بعضا شعارهای هیجانی و تندی نیز سر می‌دهند.

همزمان تعداد دیگری از دانشجویان نیز نسبت به حرمت شکنی‌ها و آشوبگری‌ها  در محوطه دانشگاه‌ها شعارهایی مبتنی بر نگاه و سلیقه خود سر دادند. در برخی موارد محوطه دانشگاه به عرصه شعاردادن و کنایه زنی‌های دو طیف نسبت به هم تبدیل می‌شد که با پادرمیانی اساتید و دانشجویان سالهای بالاتر برای لحظاتی فروکش می‌کرد اما دوباره با بهانه‌ای از سر گرفته می‌شد.

فعالان سیاسی معتقدند یکی از راهکارهای مهم اعتراضات صحیح در جامعه بستر دانشگاههاست و با توجه به حداقل بودن امکان سوء استفاده ضدانقلاب و آشوبگران، تقویت چنین بسترهایی می تواند راهگشا باشد. 

اگرچه پس از فروکش کردن هیجانات باید با امتداد دادن چنین اختلاف نظرهایی در برنامه های فکری و علمی تر نظیر کرسی‌های آزاد اندیشی به حل اساسی‌تر مشکلات مورد مناقشه کمک کرد.

اما همزمان با این تجمعات تعداد محدودی در بیرون دانشگاه و حوالی میدان انقلاب اقدام به شعار دادن و برهم زدن نظم عمومی کردند که ماموران انتظامی با آنها برخورد کردند و مانع از تخریب و آشوب شدند. 

مشاهدات خبرنگار میدانی حاکی از آن است در تجمع بیرون دانشگاه برخی افراد توسط پلیس بازداشت شده اند.

بیشتر بخوانید:

بنیاد سست ادعای آشوب طلبان

حجاب، راهپیمایی و انتخابات

روزنامه جوان نوشت: معمولاً پس از هر راهپیمایی ملی یا انتخابات سراسری، تصاویری منتشر می‌شود که حاکی از حضور افرادی است که ظاهر و پوشش آن‌ها با عموم متشرعین متفاوت است و همین امر مستمسکی در اختیار برخی قرار می‌دهد تا مدعی شوند که حکومت در مقابل پوشش این‌ها و سایر افرادی شبیه به این‌ها در مقاطع غیرانتخابات و راهپیمایی استاندارد دوگانه دارد و می‌پرسند چرا در اوقات دیگر همین افراد با برخورد گشت ارشاد مواجه می‌شوند و در اینجا برعکس تجلیل هم می‌شوند؟...

مبنای قانونی عمل پلیس امنیت اخلاقی، مواد قانونی دیگری است که به جرم‌انگاری هنجارشکنی در پوشش اشاره دارد. هنجارشکنی لزوماً به معنای تخلف و تخطی از هنجار‌ها نیست، بلکه مخالفت و ضدیت و زیرپاگذاشتن بابرنامه و هدف‌دار هنجار‌ها است. هنجارشکن کسی است که تعمداً می‌کوشد با هنجار‌های جامعه مبارزه کند و آن‌ها را زیر پا نهد. روشن است که عده بسیار بسیار کمی از خانم‌هایی که حجاب شرعی را کاملاً رعایت نکرده‌اند، در این زمره هستند و بیشتر این خانم‌ها چنین نیت و هدفی ندارند. همین دسته بسیار کم مخاطب گشت معروف به ارشاد هستند... 

اما در مقابل آن خانمی‌که در راهپیمایی ملی شرکت می‌کند و با رأی خود در انتخابات علاقه‌اش را به میهنش نشان می‌دهد، در واقع نشان می‌دهد که به هنجار‌ها و ارزش‌های عمومی این جامعه علاقه‌مند‌است و حتی اگر در عمل با برخی از آن‌ها موافق نباشد، به دنبال برهم زدن آن‌ها و مبارزه با این هنجار‌ها نیست. اصل حضور او در یک اقدام ارزشمند ملی نشان از حاکمیت ارزش‌ها بر ذهن و فکر او دارد و عدم موفقیت در رعایت همه ضوابط این ارزش‌ها را نمی‌توان به‌منزله اراده بر مقابله با این ارزش‌ها دانست. بنابراین، روشن است که وضعیت این بانوان اساساً با آن اقلیت هنجارشکنی که قبلاً اشاره شد متفاوت است. 

***

سوءاستفاده اغتشاشگران و منافقین دلیل فیلتر شدن شبکه‌های اجتماعی است

غلامرضا نوری قزلجه، نماینده مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با ایلنا، درباره این‌که شنیده می‌شود قرار است شبکه اجتماعی اینستاگرام برای همیشه مانند تلگرام فیلتر شود؛ در حالی که گفته می‌شود حدود یک میلیون کسب و کار به این شبکه وابسته است، گفت: شنیده شده است اینستاگرام و برخی از پلتفورم‌ها قرار است فیلتر شوند، این اخبار خوشحال‌کننده نیست و امیدوارم چنین اتفاقی رخ ندهد، زیرا این اقدامات جز این که بازار را برای فروش فیلتر شکن‌ها و VPN ها باز کند، کاری نمی‌کند.

وی یادآور شد: تاکنون هم ثابت شده با فیلتر شدن‌ها آن اهدافی که سیاست‌گذاران در پی آن هستند و تعقیب می‌کنند، به دست نمی‌آید و ما امیدواریم این کار را نکنند. 

نوری قزلجه بیان کرد: اکنون کشور در شرایطی قرار دارد که شاهد آشوب و تخریب اموال عمومی هستیم و طبیعی است که در این موقعیت اینترنت و برخی از پلتفورم‌ها و شبکه‌های اجتماعی دچار اختلال شوند و در این مساله بحثی نیست، اما امیدواریم بعد از عادی شدن شرایط که ان‌شاالله به زودی هم عادی خواهد شد، شرایط به وضعیت قبل بازگردد و حتی انتظار داریم بهتر از گذشته شود. 

وی درباره این‌که برخی ادعا می‌کنند که این کاهش و قطعی اینترنت در برخی از ساعات شبانه‌روز در واقع به نوعی اجرایی شدن طرح صیانت است، عنوان کرد: چنین برداشتی ندارم، این قطعی‌ها به خاطر شرایط خاص کشور و به دلیل سوءاستفاده معاندان، اغتشاشگران و منافقین بود. 

***

آیا جمهوری اسلامی، نظامی پاسخگوست؟

عبدالله گنجی طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: گاهی روشنفکران، برون‌گرایان و مقلدان کلیشه‌های سیاسی غرب می‌گویند جمهوری اسلامی پاسخگو نیست.فلان نهاد پاسخگو نیست.هرکس هر کار بکند کسی نمی‌تواند یقه‌اش را بگیرد. برخی با کنایه و متأثر از ماهیت دینی نظام می‌گویند: «اینها معتقدند فقط باید به خدا پاسخگو بود.» برخی معتقدند چون نظام دینی است خود را در پارادایم حق-باطل تعریف و درباره آنچه علیه باطل است، لزومی به پاسخگویی نمی‌بیند. ادراکی که در بخشی از مردم معتبر کرده‌اند نیز همین گزاره است. اما دقت در پدیده‌ها و مصادیق اتفاقات نشان می‌دهد جمهوری اسلامی فراتر از حد نرمال پاسخگوست اما برخی پاسخگویی را جمع‌کردن بساط نظام می‌دانند و فقط اینگونه راضی می‌شوند لذا دشمنان، منافقان، وابستگان نظام پیشین و سکولارها نیازی به اقناع ندارند... مسئولان ما بهتر از هرجای جهان کنار مردم‌اند تا جایی که در زلزله سرپل‌ذهاب و بم شخص رهبری حضور یافتند و در بم این سرکشی دوبار انجام شد. بنابراین آنکه احساس می‌کند درمقابل خدا پاسخگوست، طبیعی است که می‌داند پاسخگویی به حق‌الناس مقدم بر پاسخگویی به حق‌الله است.

***

تحلیل‌ جامعه‌شناختی در باب اعتراضات اخیر 

روزنامه رسالت نوشت: یکی از تحلیل‌های جامعه‌شناختی‌ای که در باب اعتراضات اخیر زیاد به گوش می‌خورد، حضور فعال و جدی و غیرقابل‌انکار جوانان و نوجوانان دهه هشتادی در خیابان‌ها بود. حضوری که عده‌ای آن را صرفا حماسی، رشک‌برانگیز و شجاعانه تحلیل می‌کردند و آن را صرفا حاصل از حق‌طلبی این نوجوانان برمی‌شمردند. عده‌ای نیز با تمسخر و تحقیر این نسل، آنان را با رزمندگان جوان دفاع مقدس و یا فعالان کم‌سال اما بلندنظر انقلاب اسلامی مقایسه کرده و به پوچی اهداف آنان می‌خندیدند. هر دوی این تحلیل‌ها برای میدان جنگ است. میدان جنگی که این روزها نه در کف خیابان، که در کف فضای مجازی در حال وقوع است و در اصل معرکه روایت‌هاست. 

در این نسل خشونتی ته‌نشین شده و رسوب‌کرده که بخش عمده‌ای از آن نتیجه رکیک بودن و خشونت سینما و تلویزیون دو دهه اخیر جهان و مشخصا آمریکاست. همچنین بازی‌های کامپیوتری عمدتا جنگی، از بسیاری از آن‌ها چریک‌هایی بالقوه درآورده. اگر این سخن به نظرتان مضحک می‌رسد، می‌توانید خبر دستگیری بزهکاری حرفه‌ای در آمریکا را که اذعان کرده بود جنگ شهری را از بازی ندای وظیفه آموخته در اینترنت جستجو کنید. این نسل بعضا هیجان‌طلب و بی‌اعصاب، اساسا قدرت‌ستیز و تقدس‌ستیز است. مادر را مقدس نمی‌داند و هر نوع احترام به پدر را پدرسالاری می‌شمارد. تکلیفش با حاکمیت که دیگر مشخص است. بخشی از پدید آمدن چنین نسلی غیرقابل اجتناب و زاییده دوران است و بخشی از آن هم حاصل کم‌کاری و غفلت ما.

***

ماهی‌گیری اصلاحات از آب گل آلود/ کاسبی سیاسی با خون

مهر نوشت: درست در روزهایی که باید دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران در پیوستن به سازمان همکاری‌های شانگهای و سفر پربار رئیس جمهور به مقر سازمان ملل متحد در صدر اخبار قرار می‌گرفت، گروه‌های ضدانقلاب و تجزیه‌طلب موضوع درگذشت مهسا امینی را به گونه‌ای برجسته کردند تا دستاوردهای اخیر ایران تحت‌الشعاع قرار گیرد.

در این میان، برخی از اصلاح‌طلبان نیز تا جایی که توانستند آب به آسیاب دشمن ریختند و ضمن انتقاد از نیروی انتظامی و حافظان امنیت کشور، موضوعاتی مانند گشت ارشاد را زیر سوال بردند. این افراد با طرح چنین مباحثی دشمنان را وقیح‌تر و گستاخ‌تر کردند و به آنان اجازه دادند که در مسائل داخلی ایران دخالت کنند.

با همه این تفاسیر، علی رغم اینکه مسئولان ذیربط درباره علت فوت مهسا امینی روشنگری کرده بودند، اما اصلاح‌طلبان گشت ارشاد را عامل این قضیه می‌دانستند، حال آنکه خیلی زود مشخص شد که گشت ارشاد بهانه‌ای برای ضدانقلاب و اصلاح طلبان جهت ضربه به انقلاب و جمهوری اسلامی بود و با هدایت اغتشاشگران چنین خوابی را در رویاهای خود می‌دیدند.

ورود پررنگ و موج سواری اصلاح طلبان بر فوت مهسا امینی، از عوامل جدی بروز اغتشاشات اخیر و کشته شدن برخی از مردم و وارد شدن آسیب‌های چند صد میلیاردی به بیت المال و اموال مردم شد که دستگاه قضائی باید به این موارد رسیدگی کند. درست است که این بار هم تیر اصلاح طلبان به سنگ خورد، اما دیگر وقت آن رسیده است که نظام جمهوری اسلامی تکلیف خودش را با این افراد که در زمین دشمن و ضدانقلاب بازی می‌کنند و با دروغ و شایعه سازی‌های خود کشور را دچار خسارت و درگیر آشوب می‌کنند، مشخص کند.

***

تحلیل مهاجرانی از آشوب‌های اخیر

عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات در رشته توئیت‌هایی با اشاره به اغتشاشات اخیر و بیانیه روز گذشته وزارت اطلاعات، اتفاقات زاهدان و اشنویه را تلاش برای تجزیه و براندازی نظام جمهوری اسلامی دانست.

مهاجرانی نوشت: یکم؛ حمله ارتش عراق به ایران و اشغال بیش از ده‌هزار کیلومتر از خاک ایران ـ به‌اندازه مساحت لبنان! ـ در واقع حمله ورشو و ناتو و کشورهاى عربى منطقه، به ایران بود، گمان مى‌کردند؛ انقلاب اسلامى را متوقف، نظام جمهورى اسلامى را سرنگون و ایران را تجزیه ملى و سرزمینى مى‌کنند، شکست خوردند.

دوم؛ مسعود رجوى در گفتگو با پروژه تاریخ شفاهى ایران، دانشگاه هاروارد در 8 خرداد 1363 از سرنگونى جمهورى اسلامى سخن گفته است. به‌نظر او با رحلت امام خمینى، نظام سرنگون مى‌شود.

سوم؛ البته ابوالحسن بنى‌صدر هم در رؤیاى سرنگونى جمهورى اسلامى بوده است. بنى‌صدر در یادداشت 30 شهریور 1360 از پیروزى انقلاب به‌رهبرى خود و حذف امام خمینى سخن گفته است. صدام و رجوى و بنى‌صدر رفته‌اند اما رؤیاى سرنگونى جمهورى اسلامى همچنان برجاست!

چهارم؛ در آشوب آبان 1398، وزارت خارجه آمریکا و شخص پمپئو اتاق فرمان براندازى بود.

پنجم؛ جان بولتون صراحت بیشترى به‌خرج داد و در کارناوال سازمان مجاهدین خلق در پاریس گفت: "سال آینده در تهران خواهیم بود"! منظورش سال 1398 بود.

ششم؛ حادثه درگذشت تلخ مهسا امینى، فرصتى براى تحقق همان سناریوست. اعتراض که حق طبیعى مردم است، تبدیل به محملى براى آشوب و براندازى مى‌شود.

هفتم؛ بیانیه بسیار مهم وزارت اطلاعات در واقع تبیین همان سناریوست. یورش به کلانترى‌ها در زاهدان و یا طرح اشنویه در آذربایجان غربى، نشانه‌هاى همان سناریوست که اتاق فرمان ظاهرى‌اش شبکه‌هاى تلویزیونى فارسى‌زبان است.

هشتم؛ مى‌بایست بین اعتراض مردمى و سناریوى آشوب تمایز قائل شد.

***

گزارش زاکانی از اعتراضات در تهران

علیرضا زاکانی، شهردار تهران درباره خسارت‌های واردشده به شهرداری تهران در ناآرامی‌های اخیر تاکید کرد: یکی از نکاتی که دائم بیان می کنم، این است که این ظلم مضاعفی به مردم شهر تهران است که یک عده ای اعتراض را تبدیل به آشوب می کنند و آن را به جان مردم منتقل می کنند.

او گفت: در این مدت ۴۳ دستگاه اتوبوس شهری و ۵۴ ایستگاه اتوبوس دچار آسیب شد. همچنین ۲۵ دستگاه خودرو آتش نشانی شهر تهران دچار آسیب شد که یک دستگاه از این خودروها به طور کامل در آتش سوخت.

   زاکانی افزود: یکی از اتفاقات زشت اعتراضات اخیر این بود که افراد متعرض به پاکبانان و آمبولانس ها شدند. ما تمامی خسارت‌ها و مشکلات پیش‌آمده را جمع بندی کرده ایم و قرار است به دستگاه قضایی منتقل کنیم.

بیشتر بخوانید:

آسیب به ۴۳ اتوبوس و ۲۵ خودروی آتش‌نشانی در ناآرامی‌های اخیر