خُسوف هنگامی روی می‌دهد که کره ماه در حالت بدر و وضعیت مقابله قرار داشته و سایه زمین بر روی آن بیافتد. این تعریفی است که وی کی پدیا و دیگر دانشنامه ها در برابر خسوف قرار می دهند.

 آنچه ما هم می بینیم، افتادن لایه ای سیاه است که ماه را به محاق می برد. این را در ابتدای مطلب آوردم تا بگویم، در ماجرای مهسا امینی، با نوعی خسوف مواجهیم. 

داده های متناقض راه را بر رسیدن به یک تصویر شفاف می بندد. ازدحام روایت های متضاد مخاطب را در برابر چندگانگی هایی قرار می دهد که رسیدن به فهمی مشترک را دشوارتر از دشوار می کند.

 به گزاره هایی که رسانه های بیگانه مطرح می کنند کاری نداریم که خوی بیگانه بیگانگی و کار دشمن دشمنی‌ست اما در روایت رسانه‌های داخلی هم به جز تاخیر در تبیین روایت اول و به دست گرفتن موج اصلی ماجرا، شاهد این چندگانگی هستیم. این باعث به خطا رفتن قضاوت ها می شود. 

اگر مردم در داوری امری به صلاح نرسند، آن روی سکه شکل خواهد گرفت و در امری به یقین خواهند رسید و پیامد آن حکم خواهند داد که نتیجه معلوم نیست چه بهره ای از حقیقت داشته باشد.

 کاش مسئولان محترم در یک اقدام سازنده و غبارزدا، نخست مصداق هنجارشکنی و بی‌حجابی یا بدحجابی مهسا امینی را شفاف سازی کرده و دیگر آنکه همه فیلم های دوربین مدار بسته را از لحظه توقیف مهسا تا آخرین مرحله را در اختیار افکار عمومی قرار می‌دادند. آن هم نه فیلمی کوتاه و صامت بلکه با صوت تا ببینیم واقعا چه روی داده است.

 اگر بی خبط و خطای ماموران، ماجرا به عنوان یک حادثه اتفاق افتاده است، بفهمیم و اگر – خدای نکرده- این حادثه تلخ پیامد خطای ماموران است، دست بر یقه خاطیان زنیم که مامور حق ندارد در اجرای قانون جز به مُّرِ قانون رفتار کند. 

اگر گشت ارشاد در قانون کارسازی شده است برای سازندگی و اصلاح است نه این که پیامدی چنین ناگوار داشته باشد. در صورتی چنین قطعا خود نظام باید مطالبه گر جانی باشد که از یکی از فرزندانش، قربانی شده است حتی اگر دست خاطی هم از دیگر فرزندش باشد.

 در سیره حکومتی علوی، مامور هرگز معذور نیست که قنبر هم وقتی دوتازیانه بیشتر می زند، فی المجلس توسط امام علی(ع) قصاص می شود. به فردا هم واگذاشته نمی شود ماجرا چه رسد به توجیهاتی که تازیانه خوردن قنبر به عنوان مامور اجرای حکم به تضعیف مجریان می انجامد. راه امام علی باید نصب العین مسئولان باشد. به دقت بررسی شود، صادقانه و صریح به اطلاع مردم برسد و اگر خطایی، تندروی و بی‌مبالاتی‌ روی داده است، به حکم شرع و قانون، قاطع برخورد شود. 

اگر چه بخشی از جامعه، در فضا سازی ایجاد شده به نگاهی رسیده اند اما برای اصلاح آن و تدقیق داوری جامعه باید با تبیین دقیق ماجرا، فصل بعد از خسوف را فرادید مردم گذاشت. این حق جامعه است که اصل ماوقع را بفهمد.

 مهسا دیگر یک فرد نیست که مثلا فقط خانواده اش، مطلع شوند. همه کسانی که به هر شکل از خبر مطلع شده اند منتظر روشن شدن ماجرا هستند. جوری صادقانه و حرفه ای، کار کنید تا همه تردید ها رفع و جامعه بر سلامت سیستم به یقین برسد. 

علاوه بر این، میدان از تصرف رسانه ای بیگانگان و منافقانی که سجل جنایت به نامشان ثبت شده به نحوی گرفته شود که نتوانند مدعی شوند.