به گزارش الف؛ پایگاه خبری "میدل ایست مانیتور" در گزارشی، به واکاوی مواضع مقام های صهیونیست در مورد مذاکرات اتمی ایران و تلاش های دیپلماتیک جهت احیای برجام پرداخته و به طور خاص تاکید کرده که به دلایلی، باید مخالفت های آن ها را با روند مذاکرات، غیرواقعی و صرفا توام با اهداف تبلیغاتی ارزیابی کرد.

پایگاه خبری میدل ایست مانیتور در این رابطه می نویسد: «نخست وزیر سابق رژیم اسرائیل "بنیامین نتانیاهو" ماه گذشته با "یائیر لاپید" نخست وزیر موقت این رژیم، یک جلسه امنیتی داشت که در قالب آن برنامه هسته ای ایران و آخرین وضعیت آن به بحث گذاشته شد. پس از آن، وی گفت که لاپید و وزیر جنگ اسرائیل "بنی گانتس" به درستی به مسوولیت های خود جهت ایجاد اختلال در روند شکل گیری توافقی جدیدی با ایران عمل نکرده اند. 

به گفته نتانیاهو، مقام های اسرائیلی باید سلسله اقداماتی را انجام می دادند که نتانیاهو در دوران حضور خود در قدرت پیش از امضای نسخه اولیه توافق برجام در سال 2015 میلادی انجام داد و با نمایندگان بانفوذِ کنگره، مقام‌های ارشد آمریکایی و چهره های رسانه ای سرشناس آمریکا دیدار و رایزنی داشت. 

با این حال، یک مقام دولت کنونی اسرائیل تاکید دارد که "نتانیاهو در دوران حضور خود در قدرت دقیقا به ما آموخت که راجع به ایران و مساله اتمی این کشور چه کارهایی را انجام ندهیم. سال 2015، وی در کنگره آمریکا حاضر شد و با مقام های ارشد دولتی و رسانه ای آمریکا رایزنی و گفتگو کرد و در نهایت نیز توافق اتمی با ایران به امضا رسید. در آن دوران، فراوان کار می کردیم اما عملا نتایج معکوسی را به چشم می دیدیم که به نفع ما نبودند."

مقام های اسرائیلی تاکنون چندین مرتبه گفته اند که یک توافق میان ایران و قدرت های جهانی در مورد برنامه هسته ای تهران، حداقل برای آینده نزدیک چندان واقع بینانه نیست و منعقد نخواهد شد. با این حال، گزارش‌های متعددی اخیرا منتشر شده اند که به این نکته اشاره دارند که هنوز احتمال دستیابی به یک توافق از بین نرفته است. هفته گذشته، وزارت خارجه آمریکا ادعاهای مطرح شده از سوی مقام های اسرائیلی را که واشینگتن در بحث گفتگوهای اتمی با ایران تسلیم شده را قویا رد کرد. 

نتانیاهو، نفتالی بنت نخست وزیر سابق اسرائیل، یائیر لاپید، مقام های موساد و بسیاری از دیگر افراد و چهره های اسرائیلی در صحنه سیاسی و امنیتی این رژیم، اساسا دیدگاه مشترکی را در مورد معادله احیای برجام ندارند. "رونن برگمان" از روزنامه نیویورک تایمز دو ماه قبل در مقاله ای می نویسد: "نَه یائیر لاپید و نَه نخست وزیر قبل از او یعنی نفتالی بنت، به اندازه نتانیاهو با توافق برجام و احیای آن مخالفت ندارند". وی می افزاید: "اعضای عالی‌رتبه تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل می گویند که یک توافق جدید با ایران در چهارچوب احیای برجام، کاملا در راستای منافع اسرائیل نیز است". 

در این نقطه باید این سوال را مطرح کرد که به چه دلیل اختلافات جدی میان چهره های سیاسی، نظامی، امنیتی و اطلاعاتی اسرائیلی در رابطه با برنامه اتمی ایران وجود دارد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که اینطور به نظر می رسد که کارزارهای انتخاباتی جاری در اراضی اشغالی، کاملا با این پرسش مرتبط هستند. در این چهارچوب، نامزدهای انتخاباتی دوست دارند خود را در مواجهه با تهدیداتی که پیش روی اسرائیل قرار دارند، بسیار قدرتمند نشان دهند. در این چهارچوب، برخی سیاستمداران صهیونیست بعضا مواضع سخت گیرانه ای را در قبال برنامه اتمی ایران می گیرند و به نوعی رفتار می کنند که انگار فقط آن ها هستند که می توانند برنامه اتمی ایران را متوقف و یا حتی متلاشی کنند. 

جالب است که در جریان انتخابات سال 2013 اسرائیل، برخی چهره های سیاسی اسرائیلی نظیر "رابی اوادیا یوسف" به سیاستمداران اسرائیلی توصیه می کردند که ایران را به مثابه یک "دشمن" خطاب نکنند. در این چهارچوب تحلیل آن ها این بود که نتانیاهو و طیف فکری همراه با وی، مانورهای زیادی را در این رابطه انجام خواهند داد و عملا فرصت کنشگری را(در عرصه سیاسیِ اراضی اشغالی) از آن ها خواهند گرفت. در این چهارچوب این چهره ها حملات گسترده‌ای را علیه نتانیاهو مطرح می کردند که حتی وی نتوانسته جلوی حمله شبه نظامیان جریان مقاومت اسلامی از نوار غزه علیه اراضی اشغالی را بگیرد، حال چطور می خواهد که یک بازدارندگیِ موثر را علیه ایران عرضه کند؟ 

یکی دیگر از محرک هایی که سیاستمداران اسرائیلی را تشویق به انجام مانورهای تبلیغاتی گسترده ای در مساله ایران می کند این است که آن ها می خواهند رژیم خود را از انزوای بین المللی خارج سازند. رژیم اسرائیل بیش از 70 سال است که در منطقه خاورمیانه حضور دارد اما همچنان احساسِ یک غریبه در این منطقه را دارد. درست است که اغلب رژیم های عربی به دوستانِ اسرائیل تبدیل شده اند، با این حال، هر کسی از جمله اسرائیلی ها می‌دانند که این دوستی ها لزوما بازتاب دهنده دیدگاه های عمومِ مردم و افکار عمومی منطقه نیستند و آن ها همچنان اسرائیل را به مثابه یک "دشمن" علیه خود درک می کنند و می بینند. 

از این رو، اینطور به نظر می رسد که اسرائیل عملا پروژه دشمن سازی در منطقه را در دستورکار خود دارد و سعی می کند با اغراق کردن در مورد آنچه "تهدیدِ ایران" می خواند، دوستانی را پیرامونِ خودش جمع کند. رژیم اشغالگر اسرائیل سعی می کند رژیم های عربی را با این ادعا که برنامه هسته ای ایران همان اندازه که برای اسرائیل تهدیدزا است، برای آن ها نیز همراه با خطر و و تهدید است، در پسِ خود و دستورکارهایش بسیج کند. "توافق ابراهیم" نیز در همین چهارچوب باید درک و تحلیل شود. یکچنین تاکتیکی همچنین تا حد زیادی موجب جلب حمایت ها برای اسرائیل از سوی آمریکا و کشورهای غربی نیز می شود... 

جالب اینکه تاکنون بسیاری از چهره های تندروی اسرائیلی خواستار بمباران تاسیسات اتمی ایران شده اند اما رژیم اسرائیل و دولت های مختلف آن در سال های اخیر هیچکدام جرات انجام یکچنین اقدامی را نداشته اند. در این فضا، برخی مقام های امنیتی اسرائیلی نظیر "شیما شاین" رئیس سابق بخش پژوهشی موساد معتقدند که: "امید است که مذاکرات دیپلماتیک با ایران جهت دستیابی به یک توافق به نتیجه برسند". این در حالی است که سازمان جاسوسی موساد همواره در ظاهر ادعا می کند که باید رویکردهای سخت گیرانه ای را علیه برنامه اتمی ایران عملیاتی کرد. حال شاهدیم که در نمونه ذکر شده، یکی از مدیران آن به صراحت خواستار اتخاذ دیپلماسی در این رابطه می شود. 

تمامی این مسائل تنها حاوی یک نکته اساسی هستند و آن این است که ادعاهای دشمنی اسرائیل علیه ایران، بر پایه های سستی قرار دارند و به طور خاص، مخالفت های ظاهری آن با برنامه اتمی ایران و طرح آن به مثابه یک تهدید نیز، اغراق شده و تبلیغاتی هستند.»

لینک: 
https://www.middleeastmonitor.com/20220921-is-israels-opposition-to-a-new-nuclear-deal-with-iran-genuine/