همواره جریان مردمی نظام تحت عنوان پادگانی بودن مورد تخریب قرار گرفته است. اما واقعیت آن است که ضدانقلاب دچار همان خصلت های فاشیستی و دیکتاتورمنشانه ای است که سعی می کند جریان دلسوز دین و مردم را تحت عنوان پادگانی بودن، دچار آن خصلت ها القا کند.

یک مصداق اخیر این مواجهه فاشیستی آن است که رسانه های ضدانقلاب می کوشند تیم ملی فوتبال را در فشار قرار داده و مجبور به واکنش کنند. در حالی که اگر به دمکراسی کمترین التزامی داشتند، «حق سکوت» را همچون حق ابراز عقیده محترم می شماردند. جالب است که معاندان نظام الهی جمهوری اسلامی حتی به پروفایل مشکی بازیکنان تیم ملی و واکنش سردار آزمون قانع نمی شوند. این شاهدی دیگر بر انحصارطلبی و تمامیت خواهی معاندان نظام اسلامی است.

در همین راستا گزارشگر هر روزه ی ایران اینترنشنال طی گزارشی مدعی می شود در اردوی تیم ملی دودستگی افتاده و از احسان حاج صفی به عنوان مخالف اظهارنظر و با نام «سرکرده» یاد می کند. این گزارشگر با تعبیر مقصرساز مذکور سعی می کند تیم ملی را در فشار قرار دهد. این مقصرسازی، تکمیل کننده ی قربانی سازی در پروژه صهیونیستی و همیشگیِ مخالفان نظام اسلامی است.

از سویی دیگر، گروهی از فعالان رسانه ای معاند می گویند تیم ملی فوتبال را باید از جام جهانی حذف کرد! کسانی که سعی دارند با جادو و شعبده رسانه ای از چهره هایی چون علی کریمی، بت بسازند، همزمان از حذف تیم ملی فوتبال دفاع می کنند! تأکید بر لقب جادوگر در این میان بی وجه نیست.

اساسا رویه کنونی معاندان، پاگانی(pagan- بت پرست) و پادگانی به معنای منفی و مورد نظر خود آنهاست. پاگانی و بت پرستانه است. چرا که بر خدایان و الهه های دروغین مبتنی است. 

یکی از شعارهای خطرناک و فاشیستی دیگر، شعاری با مضمون حذف روحانیت است. در حالی که برخی از روحانیان منتقد و حتی مخالف جمهوری اسلامی هستند.

سخن نهایی اینکه فاشیسم و فتیشیسم(هم به معنای بت پرستی و هم کالایی شدن) نوعی توحش پاگانی را در بخشی از اعتراضات و مخالفت ها به تجلی رسانده است.