سه سال بعد از فاجعه ریزش ساختمان متروپل آبادان که افراد بیگناهی در آن کشته شدند، به نظر میرسد زخم های این فاجعه هنوز درمان نشده است.
به گزارش مهر، فاجعه ریزش ساختمان متروپل آبادان در تاریخ دوم خرداد ۱۴۰۱ رخ داد. در آن روز، بخشی از این برج تجاری اداری در مرکز آبادان به دلیل مشکلات ساختاری فرو ریخت و شهر را در بهت و اندوه فرو برد.
این حادثه زمانی اتفاق افتاد که بسیاری از کسبه و شهروندان در حال تردد در محدوده ساختمان بودند. برخی از افراد در داخل ساختمان مشغول کار بودند و عدهای نیز در خیابان مجاور ساختمان قرار داشتند.
با فروریختن سازه، حجم عظیمی از بتن و آهن بر سر افراد فرود آمد و باعث بروز یکی از مرگبارترین حوادث شهری ایران شد.
در پی این حادثه تلخ، ۴۳ نفر جان خود را از دست دادند و دهها نفر دیگر زخمی شدند. این حادثه یکی از بزرگترین حوادث شهری در تاریخ معاصر ایران بهشمار میرود.
تلاش تیمهای امداد و نجات برای نجات افراد گرفتار در زیر آوار، روزها ادامه داشت و صحنههایی دردناک از بیرون کشیدن اجساد قربانیان، دل مردم را به درد آورد.
بسیاری از خانوادهها عزیزان خود را در این حادثه از دست دادند و همچنان خاطره تلخ آن روزها در ذهنشان باقی مانده است.
ساختمان نیمه تمامی که قرار بود نماد توسعه تجاری در آبادان باشد، ناگهان فرو ریخت و صدای آن در همه جای ایران پیچید. امروز با گذشت چند سال، هنوز جای آن زخم در خیابان امیری و در قلب مردم این شهر باقی است.
گشت و گذار در خیابان امیری بیش از هر زمان دیگری تلخ است. هنوز هم رهگذران هنگام عبور از مقابل متروپل، مکثی میکنند؛ بعضی فاتحهای میخوانند، برخی دیگر نگاهی غمزده به باقیمانده سازه میاندازند و میگذرند.
سازه نیمهویران برج متروپل که بخشی از آن همچنان برپا مانده، حالا نه یک پروژه تجاری که یادبودی از غفلت، درد و اندوه شده است. حفاظهای آهنی اطراف آن نتوانستهاند مانع رفت و آمد حسرت و خشم در دل مردم شوند.
عبور بدون بازگشت
سکینه فرهمند، فروشندهای که مغازهاش در همان حوالی است در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: روز حادثه وقتی صدا بلند شد، اصلاً فکر نمیکردیم که ساختمان ریخته باشد. مردم جیغ میزدند، همه به سمت گرد و خاک دویدند. من خودم دیدم که چند نفر زیر آوار گیر کردند.
وی با چشمهایی اشکآلود ادامه داد: یکی از دوستانم ساکن محدوده متروپل بود و در روز حادثه در حالی که خرید خانه را انجام داده بود و فرزندانش منتظر او بودند، از کنار متروپل رد شد اما دیگر برنگشت.
اعتماد از دست رفته
جمال عدیلی، یکی دیگر از شاهدان روز حادثه در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: صدای مهیبی آمد. من چند متر آن طرفتر بودم. همه چیز در چند ثانیه اتفاق افتاد. گرد و خاک کل خیابان را گرفت. همه فریاد میزدند: کمک! آمبولانس!
وی تاکید کرد: معتقدیم هنوز بعد از گذشت این همه زمان، زخم متروپل تازه مانده است.
این شاهد روز حادثه متروپل عنوان کرد: ما فقط عزیزان خود را از دست ندادیم؛ اعتمادمان را نیز از دست دادیم. هر روز که از اینجا رد میشوم، انگار دوباره آن لحظه تکرار میشود.
در کنار حسرت و درد، سایه بلاتکلیفی نیز بر محل حادثه سنگینی میکند. برخی از کسبه محل میگویند که نبود تصمیمگیری مشخص درباره آینده این سازه، کسب و کارهای اطراف را هم تحت تأثیر قرار داده است.
ناصر بغلانی که در پشت محدوده ساختمان متروپل زندگی میکند در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: هر روز از پنجرهام این خرابه رو میبینم. شبها خواب راحت نداریم. نه فقط به خاطر خاطرات اون روز، بلکه چون هنوز اطلاع ندارم برای این فضا چه اتفاقی رقم میخورد.
وی افزود: گفته شده قرار است پارک احداث شود، برخی دیگر گفتهاند تخریب کامل ولی تاکنون هیچ کاری انجام نشده است فقط همه منتظر هستند و ما نیز در این خصوص آرامش فکری نداریم.
جمعی از فعالان اجتماعی آبادان در شبکههای مجازی پیشنهاد کردهاند که این مکان به یک یادمان شهری تبدیل شود؛ جایی برای یادآوری و آموزش، نه فقط خاطرهسازی.
نصب تصاویر کشتهشدگان
برخی خانوادههای جانباختگان نیز با نصب تصاویر عزیزانشان بر روی حصارهای اطراف محل، تلاش کردهاند صدای فراموششدگان این حادثه باشند.
عبور از خیابان امیری این روزها فقط عبور از یک مسیر شهری نیست؛ عبور از حافظهای تلخ است که در آن اشک، فریاد و خاک هنوز زندهاند.
نوجوانانی که آن روز را تجربه کردند، حالا جوانانی هستند که با پرسشهای بسیاری نسبت به شهرشان و آیندهاش بزرگ میشوند.
فضای اطراف متروپل، امروز تبدیل به بستری شده که سوالات بیپاسخ زیادی در آن شناور است؛ از «چرا» آن روز تا «چه خواهد شد» های آینده.
در حالی که امروز سالگرد حادثه متروپل است، برخی خانوادهها و فعالان مدنی در تدارک چند مراسم بزرگداشت و زنده نگهداشتن یاد جان باختگان هستند.
گزارشهای میدانی نشان میدهد که نیاز به گفتگوی اجتماعی، همدلی و بازسازی روانی منطقه بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
متروپل امروز فقط یک خرابه نیست. نمادی است از سکوت، بغض و مطالبهگری نسلی که نمیخواهد تکرار شود.
از منظر اقتصادی، حادثه متروپل نه تنها منجر به خسارات مالی گسترده برای سرمایهگذاران و فعالان حوزه ساختوساز شد بلکه ضربهای عمیق به اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی شهر آبادان وارد آورد.
اکنون که این سازه به کلی تخریب شده ضروریست که نگاه تازهای به آینده این قطعه زمین ارزشمند در قلب شهر انداخته شود.
با توجه به کمبود شدید پارکهای شهری و فضاهای عمومی سبز در آبادان، تبدیل محل ساختمان متروپل به یک پارک شهری با پوشش گیاهی متناسب با اقلیم منطقه میتواند علاوه بر ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، تأثیرات اقتصادی مثبت بلندمدتی نیز در پی داشته باشد.
ایجاد فضای سبز در بافت متراکم شهری نه تنها بر سلامت جسمی و روانی مردم اثرگذار است، بلکه با جذب گردشگران درون شهری، رونق مشاغل محلی اطراف، و افزایش ارزش زمینهای پیرامونی، بازده اقتصادی غیرمستقیمی خواهد داشت.
بازآفرینی این فضا به عنوان یک «پارک» با طراحی حرفهای میتواند هم پاسخی به مطالبه عمومی برای احترام به قربانیان این حادثه باشد و هم فرصتی برای جبران بخشی از خسارات اقتصادی و روحی وارده به جامعه آبادان باشد.
چنین نگاهی، نمونهای از مدیریت بازسازی مبتنی بر نیازهای واقعی شهر است که به جای تکرار الگوی توسعه نامتوازن، بر پایداری، هویت شهری و بهرهوری عمومی متمرکز است.
اگرچه ساخت یک برج تجاری ممکن است در نگاه اول درآمدزا باشد اما تجربه متروپل نشان داد که توسعه فاقد نظارت و پشتوانه اجتماعی، میتواند پیامدهایی فاجعهبار به همراه داشته باشد.
حال، سرمایهگذاری در فضای سبز نه تنها از نظر اقتصادی منطقی است بلکه به بازسازی اعتماد عمومی، تقویت پیوندهای اجتماعی و احیای امید در میان مردم داغدار آبادان نیز کمک خواهد کرد.
احداث پارک در زمین به جا مانده از ساختمان متروپل میتواند به نماد آشتی شهر با مردم و طبیعت تبدیل شود، اگر ارادهای برای آیندهای متفاوت وجود داشته باشد.